معنی فارسی spatiation
B1فضاسازی به تقسیم یا توزیع فضایی منابع یا عناصر اشاره دارد.
The act or process of organizing or distributing spatially.
- NOUN
example
معنی(example):
فضاسازی در برنامهریزی شهری اهمیت دارد.
مثال:
Spatiation is important in urban planning.
معنی(example):
فضاسازی منابع میتواند کارایی را بهبود بخشد.
مثال:
The spatiation of resources can improve efficiency.
معنی فارسی کلمه spatiation
:
فضاسازی به تقسیم یا توزیع فضایی منابع یا عناصر اشاره دارد.