معنی فارسی speak the same language
B1به معنای داشتن درک یا عقاید مشترک بر روی موضوعی خاص است.
To have a mutual understanding or agreement, especially in thoughts or ideas.
- IDIOM
example
معنی(example):
آنها زمانی که در مورد موضوعات مورد علاقهشان صحبت میکنند، به یک زبان صحبت میکنند.
مثال:
They speak the same language when discussing their favorite topics.
معنی(example):
با اینکه از کشورهای مختلف آمدهاند، در عشق به موسیقی به یک زبان صحبت میکنند.
مثال:
Even though they come from different countries, they speak the same language in their love for music.
معنی فارسی کلمه speak the same language
:
به معنای داشتن درک یا عقاید مشترک بر روی موضوعی خاص است.