معنی فارسی speakablies
B1مسائل یا موضوعاتی که قابل بیان و گفتگو هستند.
Matters or topics that can be spoken about or discussed openly.
- NOUN
example
معنی(example):
مختلف بودن مسائل قابل بیان در جامعه در جلسه روشن شد.
مثال:
The various speakablies of the community were brought to light during the meeting.
معنی(example):
ما درباره مسائل قابل بیان که همه میتوانستند به راحتی به اشتراک بگذارند صحبت کردیم.
مثال:
We discussed the speakablies that everyone could share comfortably.
معنی فارسی کلمه speakablies
:
مسائل یا موضوعاتی که قابل بیان و گفتگو هستند.