معنی فارسی speareye

B1

جزئی از تجهیزات ماهی‌گیری که به دقت در هدف‌گیری کمک می‌کند.

A component of fishing equipment that aids in accuracy and targeting.

example
معنی(example):

نقطه دیده نیزه برای ماهی‌گیری دقیق ضروری است.

مثال:

The speareye is crucial for accurate fishing.

معنی(example):

او نقطه دیده نیزه‌اش را تنظیم کرد تا دقت پرتابش بهتر شود.

مثال:

He adjusted his speareye to improve his casting accuracy.

معنی فارسی کلمه speareye

: معنی speareye به فارسی

جزئی از تجهیزات ماهی‌گیری که به دقت در هدف‌گیری کمک می‌کند.