معنی فارسی speccing

B1

فرایند تعیین ویژگی‌ها و نیازمندی‌های یک پروژه یا محصول.

The process of defining specifications or requirements.

verb
معنی(verb):

To specify, especially in a formal specification document.

example
معنی(example):

مشخص کردن نیازهای نرم‌افزار بیشتر از آنچه که انتظار می‌رفت طول کشید.

مثال:

Speccing the software requirements took longer than expected.

معنی(example):

تیم در حال حاضر در حال مشخص کردن ویژگی‌ها برای اپلیکیشن جدید است.

مثال:

The team is currently speccing the features for the new app.

معنی فارسی کلمه speccing

: معنی speccing به فارسی

فرایند تعیین ویژگی‌ها و نیازمندی‌های یک پروژه یا محصول.