معنی فارسی specific diseases
B2بیماریهایی که نقاط خاص یا مشخصی دارند و قابل شناسایی هستند.
Diseases that are defined and identified by particular characteristics or causes.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک در بیماریهای خاص قلب تخصص دارد.
مثال:
The doctor specializes in specific diseases of the heart.
معنی(example):
تحقیقات در مورد بیماریهای خاصی که بر کودکان تأثیر میگذارد در حال انجام است.
مثال:
Research is being conducted on specific diseases that affect children.
معنی فارسی کلمه specific diseases
:
بیماریهایی که نقاط خاص یا مشخصی دارند و قابل شناسایی هستند.