معنی فارسی speckfall
B1فرایند یا پدیدهای که در آن ذرات کوچک بر روی سطحی میافتند.
The action or phenomenon of small particles falling onto a surface.
- NOUN
example
معنی(example):
سقوط ذرات گرد و غبار در نور خورشید زیبا بود.
مثال:
The speckfall of dust in the sunlight was beautiful to see.
معنی(example):
در پاییز، سقوط آرام برگها وجود دارد.
مثال:
During autumn, there is a gentle speckfall of leaves.
معنی فارسی کلمه speckfall
:
فرایند یا پدیدهای که در آن ذرات کوچک بر روی سطحی میافتند.