معنی فارسی spectacleless

B1

بدون عینک یا چشم‌نما، به معنی عدم وجود چیزهای نمایشی یا بصری.

Without spectacles or any visual spectacles; lacking visual elements.

example
معنی(example):

او بدون عینک خود حس می‌کرد که چیزی کم دارد.

مثال:

He felt spectacleless without his glasses.

معنی(example):

این نمایش بدون بافت بصری بود و بر روی داستان تمرکز داشت.

مثال:

The play was spectacleless, focusing on the storyline.

معنی فارسی کلمه spectacleless

: معنی spectacleless به فارسی

بدون عینک یا چشم‌نما، به معنی عدم وجود چیزهای نمایشی یا بصری.