معنی فارسی spectaclemaking
B1تولید نمایش، فرآیند ایجاد یک کار یا رویداد با دقت و شیوهای جذاب که معمولاً برای سرگرمی یا تأثیرگذاری بر مخاطب انجام میشود.
The act of creating an impressive or visually dramatic event or presentation.
- NOUN
example
معنی(example):
این رویداد تماماً به تولید نمایش مربوط میشد، با چراغهای درخشان و موسیقی.
مثال:
The event was all about spectaclemaking, with bright lights and music.
معنی(example):
مهارتهای تولید نمایش او، یک مهمانی عادی را به تجربهای فراموشنشدنی تبدیل کرد.
مثال:
Her spectaclemaking skills turned the ordinary party into an unforgettable experience.
معنی فارسی کلمه spectaclemaking
:
تولید نمایش، فرآیند ایجاد یک کار یا رویداد با دقت و شیوهای جذاب که معمولاً برای سرگرمی یا تأثیرگذاری بر مخاطب انجام میشود.