معنی فارسی spectral index
B2شاخصی برای اندازهگیری و تحلیل دادههای طیفی.
A quantitative measure used to describe the spectral properties of objects.
- NOUN
example
معنی(example):
شاخص طیفی برای اندازهگیری پوشش گیاهی مهم است.
مثال:
The spectral index is important for measuring vegetation.
معنی(example):
محققان از شاخص طیفی در مطالعات اقلیمی استفاده میکنند.
مثال:
Researchers use the spectral index in climate studies.
معنی فارسی کلمه spectral index
:
شاخصی برای اندازهگیری و تحلیل دادههای طیفی.