معنی فارسی spectrous
B1اسپکتروس، نبوده یا خاصیتی از یک سطح یا ماده که نور را به صورت رنگین و درخشان منعکس کند.
Having a brightness or quality that reflects light in a colorful and lustrous way.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح اسپکتروس نور را به زیبایی منعکس کرد.
مثال:
The spectrous surface reflected the light beautifully.
معنی(example):
زیورآلات دارای کیفیت اسپکتروس بودند که در نور خورشید میدرخشیدند.
مثال:
The jewelry had a spectrous quality that sparkled in the sunlight.
معنی فارسی کلمه spectrous
:
اسپکتروس، نبوده یا خاصیتی از یک سطح یا ماده که نور را به صورت رنگین و درخشان منعکس کند.