معنی فارسی speech communities
B2جوامع سخن‌ور، گروه‌های اجتماعی که به طور مشترک زبان یا گویشی خاصی را در مکالمات روزمره خود استفاده می‌کنند.
Groups of people who share a common language or dialect, influencing their communication patterns.
- noun
noun
معنی(noun):
A group of people sharing a language, or a particular way of using that language
example
معنی(example):
زبان‌شناس برای پایان‌نامه‌اش جوامع زبانی مختلفی را مطالعه کرد.
مثال:
The linguist studied various speech communities for her thesis.
معنی(example):
جوامع زبانی مختلف معمولاً لهجه‌های خاص خود را دارند.
مثال:
Different speech communities often have their unique dialects.
معنی فارسی کلمه speech communities
:
جوامع سخن‌ور، گروه‌های اجتماعی که به طور مشترک زبان یا گویشی خاصی را در مکالمات روزمره خود استفاده می‌کنند.
