معنی فارسی speech pathology
B2علمی که به مطالعه و تشخیص اختلالات گفتار و زبان میپردازد.
The study and treatment of speech disorders.
- NOUN
example
معنی(example):
او در حال مطالعه آسیبشناسی گفتار است تا به کودکان دچار اختلالات ارتباطی کمک کند.
مثال:
He is studying speech pathology to help children with communication disorders.
معنی(example):
آسیبشناسی گفتار برای تشخیص اختلالات گفتاری اهمیت دارد.
مثال:
Speech pathology is important for diagnosing speech disorders.
معنی فارسی کلمه speech pathology
:
علمی که به مطالعه و تشخیص اختلالات گفتار و زبان میپردازد.