معنی فارسی speed-ball
B1نوعی کیسه تست که بهمنظور تمرین چابکی و هماهنگی در ورزشهای رزمی استفاده میشود.
A type of training bag used for improving speed and coordination in sports.
- NOUN
example
معنی(example):
او ضرباتش را بر روی یک کیسه سرعت تمرین میکند تا چابکیاش را بهبود بخشد.
مثال:
She practices her punches on a speed-ball to improve her agility.
معنی(example):
کیسه سرعت به بهبود هماهنگی کمک میکند.
مثال:
The speed-ball helps in enhancing coordination.
معنی فارسی کلمه speed-ball
:
نوعی کیسه تست که بهمنظور تمرین چابکی و هماهنگی در ورزشهای رزمی استفاده میشود.