معنی فارسی spelbound
B1مسحور به معنای تحت تاثیر قرار گرفتن و جذب شدن است.
Fascinated or enchanted.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تماشاچیان از اجرای او مسحور شده بودند.
مثال:
The audience was spelbound by the performance.
معنی(example):
من در حین تماشای فیلم مسحور شدم.
مثال:
I was spelbound while watching the movie.
معنی فارسی کلمه spelbound
:
مسحور به معنای تحت تاثیر قرار گرفتن و جذب شدن است.