معنی فارسی spellbinder
B2کسی که به طرز جادویی دیگران را جذب میکند یا توجه آنها را جلب میکند، معمولاً در زمینه نمایش یا سخنرانی.
A person who captivates or attracts others, especially through performance or speech.
- NOUN
example
معنی(example):
جادوگر حقیقتاً جادوی خود را داشت و تماشاگران را با حقههایش مجذوب میکرد.
مثال:
The magician was a true spellbinder, captivating the audience with his tricks.
معنی(example):
او در کنفرانس آنقدر جذاب بود که توجه همه را جلب کرد.
مثال:
She was such a spellbinder at the conference, drawing everyone’s attention.
معنی فارسی کلمه spellbinder
:
کسی که به طرز جادویی دیگران را جذب میکند یا توجه آنها را جلب میکند، معمولاً در زمینه نمایش یا سخنرانی.