معنی فارسی spendy

B2

به معنای گران بودن و به خرج‌های بالا اشاره دارد، معمولاً در زمینه خرید یا خدمات.

Expensive; costing a lot of money.

adjective
معنی(adjective):

Expensive, costly.

example
معنی(example):

آن رستوران نسبتاً گران است، اما غذا ارزشش را دارد.

مثال:

That restaurant is pretty spendy, but the food is worth it.

معنی(example):

او همیشه در خریدهای مد گران‌قیمت انتخاب‌های ولخرجانه‌ای می‌کند.

مثال:

He always makes spendy choices when it comes to fashion.

معنی فارسی کلمه spendy

: معنی spendy به فارسی

به معنای گران بودن و به خرج‌های بالا اشاره دارد، معمولاً در زمینه خرید یا خدمات.