معنی فارسی spermy

B1

spermy به چیزی که به اسپرم مربوط است یا دارای ویژگی‌های خاصی از آن اشاره دارد.

Describing characteristics or features related to sperm.

example
معنی(example):

اصطلاح spermy به چیزی که به اسپرم مربوط می‌شود اشاره دارد.

مثال:

The term spermy refers to something related to sperm.

معنی(example):

در این زمینه، spermy می‌تواند به یک کیفیت خاص از اسپرم اشاره کند.

مثال:

In this context, spermy might describe a particular quality of sperm.

معنی فارسی کلمه spermy

: معنی spermy به فارسی

spermy به چیزی که به اسپرم مربوط است یا دارای ویژگی‌های خاصی از آن اشاره دارد.