معنی فارسی spewiness

B1

فاز یا ویژگی چیزی که به صورت پیوسته و با فشار از یک نقطه خارج می‌شود، به‌ویژه در مورد مایعات یا گازها.

The quality or state of being spewy; the act of spewing or the condition where something is expelled in a rush.

example
معنی(example):

شکاف آتشفشان یک ابر ضخیم از خاکستر ایجاد کرد.

مثال:

The spewiness of the volcano created a thick cloud of ash.

معنی(example):

ریزش نوشیدنی در تمام سطح میز پخش شد.

مثال:

The spewiness of the drink spilled all over the table.

معنی فارسی کلمه spewiness

: معنی spewiness به فارسی

فاز یا ویژگی چیزی که به صورت پیوسته و با فشار از یک نقطه خارج می‌شود، به‌ویژه در مورد مایعات یا گازها.