معنی فارسی spewy

B1

سپیو، به وصف حالت شیء‌ای اطلاق می‌شود که به طور غیر کنترل‌شده یا زیاد چیزی را به بیرون پرتاب می‌کند.

Describes an object or substance that ejects something in an uncontrolled or excessive manner.

example
معنی(example):

ماده سپیو پس از نشت تمیز کردن آن دشوار بود.

مثال:

The spewy substance was difficult to clean up after the spill.

معنی(example):

او از کثافت سپیو که از آزمایش باقی مانده بود، توصیف کرد.

مثال:

He described the spewy mess left behind by the experiment.

معنی فارسی کلمه spewy

: معنی spewy به فارسی

سپیو، به وصف حالت شیء‌ای اطلاق می‌شود که به طور غیر کنترل‌شده یا زیاد چیزی را به بیرون پرتاب می‌کند.