معنی فارسی spherable

B1

قابلیت گرد شدن یا شکل‌گیری به حالت کروی را دارد.

Describing an object or substance that can be shaped into a sphere.

example
معنی(example):

این ماده جدید می‌تواند به شکل کروی تبدیل شود.

مثال:

The new material is spherable, allowing it to take on a round shape.

معنی(example):

در طراحی، برای برخی از اشیاء مهم است که قابل گرد شدن باشند تا کارایی داشته باشند.

مثال:

In design, it's important for some objects to be spherable for functionality.

معنی فارسی کلمه spherable

: معنی spherable به فارسی

قابلیت گرد شدن یا شکل‌گیری به حالت کروی را دارد.