معنی فارسی sphereless
B1بدون کره، به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ شکلی به شکل یک کره نیست.
Having no spherical shape or form.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک شی بدون کره میتواند طراحی آن چالشبرانگیز باشد.
مثال:
A sphereless object can be challenging to design.
معنی(example):
برخی نظریههای ریاضی به بررسی پیکربندیهای بدون کره میپردازند.
مثال:
Some mathematical theories explore sphereless configurations.
معنی فارسی کلمه sphereless
:
بدون کره، به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ شکلی به شکل یک کره نیست.