معنی فارسی sphingiform

B1

شکل و ظاهری شبیه به پروانه‌های سفیدپرچم که در طراحی‌ها و هنرها استفاده می‌شود.

Having a form or shape that resembles that of a sphinx moth.

example
معنی(example):

ظاهر سفیدپرچمی پروانه چشم‌نواز است.

مثال:

The sphingiform appearance of the moth is striking.

معنی(example):

آثار هنری او اغلب شامل طرح‌های سفیدپرچمی است.

مثال:

Her artwork often features sphingiform designs.

معنی فارسی کلمه sphingiform

: معنی sphingiform به فارسی

شکل و ظاهری شبیه به پروانه‌های سفیدپرچم که در طراحی‌ها و هنرها استفاده می‌شود.