معنی فارسی sphygmophone
B1دستگاهی برای شنیدن صداهای مرتبط با خون و نبض در بدن.
An instrument used for listening to pulse sounds.
- NOUN
example
معنی(example):
سفیمگموفونی برای گوش دادن به صداهای نبض استفاده میشود.
مثال:
The sphygmophone is used to listen to pulse sounds.
معنی(example):
با استفاده از سفیمگموفون، پزشک میتوانست ضربانهای قلب را به وضوح بیشتری بشنود.
مثال:
Using a sphygmophone, the doctor could hear the heartbeats more clearly.
معنی فارسی کلمه sphygmophone
:
دستگاهی برای شنیدن صداهای مرتبط با خون و نبض در بدن.