معنی فارسی spiceland
B1سرزمین ادویهجات، منطقهای که به خاطر تنوع ادویهها و طعمها معروف است.
A region famous for a wide variety of spices and flavors.
- NOUN
example
معنی(example):
سرزمین ادویهجات به خاطر طعمها و مواد اولیه عجیب و غریبش شناخته میشود.
مثال:
Spiceland is known for its exotic flavors and ingredients.
معنی(example):
در سرزمین ادویهجات، میتوانید ادویههایی از سرتاسر جهان پیدا کنید.
مثال:
In spiceland, you can find spices from all around the world.
معنی فارسی کلمه spiceland
:
سرزمین ادویهجات، منطقهای که به خاطر تنوع ادویهها و طعمها معروف است.