معنی فارسی spiculation
B1گمانهزنی، پیشبینی یا فرضی که بر اساس شواهد ناکافی یا نظریات بیان میشود.
A conjecture or guess based on insufficient evidence.
- NOUN
example
معنی(example):
گمانهزنی او در مورد نتیجه بازی جالب بود.
مثال:
His spiculation about the outcome of the game was interesting.
معنی(example):
گمانهزنی دانشمند منجر به تحقیقات بیشتر در این موضوع شد.
مثال:
The scientist's spiculation led to further research on the topic.
معنی فارسی کلمه spiculation
:
گمانهزنی، پیشبینی یا فرضی که بر اساس شواهد ناکافی یا نظریات بیان میشود.