معنی فارسی spiderier
B1در اینجا به معنای پر از عنکبوت و وب است، به خصوص زمانی که در مورد محیط یا توصیف یک موقعیت صحبت میشود.
More characterized or filled with spiders and webs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هر چقدر اتاق عنکبوتیتر بود، وبهای بیشتری دیدم.
مثال:
The spiderier the room, the more webs I saw.
معنی(example):
داستانهای او هرچه بیشتر رنگین میشد، عنکبوتیتر میشد.
مثال:
Her stories became spiderier as she embellished them.
معنی فارسی کلمه spiderier
:
در اینجا به معنای پر از عنکبوت و وب است، به خصوص زمانی که در مورد محیط یا توصیف یک موقعیت صحبت میشود.