معنی فارسی spiderling

B1

عنکبوت کوچک، نوزاد یک عنکبوت که هنوز از والدین خود مستقل نشده است.

A young or juvenile spider that is not yet fully developed.

noun
معنی(noun):

An immature spider.

معنی(noun):

Any of various herbaceous plants of the genus Boerhavia.

example
معنی(example):

یک عنکبوت کوچک، عنکبوتی بسیار جوان است.

مثال:

A spiderling is a very young spider.

معنی(example):

عنکبوت‌های کوچک معمولاً در توری‌های ساخته شده توسط والدینشان یافت می‌شوند.

مثال:

Spiderlings are often found in webs made by their parents.

معنی فارسی کلمه spiderling

: معنی spiderling به فارسی

عنکبوت کوچک، نوزاد یک عنکبوت که هنوز از والدین خود مستقل نشده است.