معنی فارسی spigot
B1 /ˈspɪ.kət/شیر آب، وسیلهای برای کنترل جریان مایعات، معمولاً در لولهکشی و دستگاههای آبیاری استفاده میشود.
A faucet or tap for controlling the flow of liquid.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A pin or peg used to stop the vent in a cask.
معنی(noun):
The plug of a faucet or cock.
معنی(noun):
A faucet.
verb
معنی(verb):
To block with a spigot.
معنی(verb):
To insert (a spigot).
example
معنی(example):
او شیر آب را باز کرد تا سطل را پر از آب کند.
مثال:
He turned on the spigot to fill the bucket with water.
معنی(example):
شیر آب نشتی داشت، بنابراین مجبور شدیم آن را تعویض کنیم.
مثال:
The spigot was leaking, so we had to replace it.
معنی فارسی کلمه spigot
:
شیر آب، وسیلهای برای کنترل جریان مایعات، معمولاً در لولهکشی و دستگاههای آبیاری استفاده میشود.