معنی فارسی spilehole

B1

سوراخی که برای تخلیه مایعات یا گازها در سیستم‌های مختلف استفاده می‌شود.

A hole for draining liquid or gas from a system.

example
معنی(example):

دیگ بخار دارای سوراخی برای آزادسازی فشار است.

مثال:

The boiler has a spilehole for releasing pressure.

معنی(example):

شما باید سوراخ خروجی را تمیز کنید تا سیستم به خوبی کار کند.

مثال:

You need to clean the spilehole to keep the system running smoothly.

معنی فارسی کلمه spilehole

: معنی spilehole به فارسی

سوراخی که برای تخلیه مایعات یا گازها در سیستم‌های مختلف استفاده می‌شود.