معنی فارسی spilikin
B1اسپیلکین، یک قطعه یا ابزار برای نشانگذاری در بازیها یا کارها است.
A small object used in games or activities for marking positions or directing attention.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک اسپیلکین برای کمک به پیمایش تخته بازی استفاده کرد.
مثال:
He used a spilikin to help navigate the game board.
معنی(example):
اسپیلکین بهعنوان یک نشانگر در بازی عمل کرد.
مثال:
The spilikin acted as a pointer in the game.
معنی فارسی کلمه spilikin
:
اسپیلکین، یک قطعه یا ابزار برای نشانگذاری در بازیها یا کارها است.