معنی فارسی spill-

B1

عمل ریختن مایع به صورت ناخواسته به یک طرف یا بر روی چیزی را 'ریختن' می‌گویند.

To cause a liquid to flow or fall out of its container, often accidentally.

example
معنی(example):

مواظب باش نوشیدنی‌ات را نریزی.

مثال:

Be careful not to spill your drink.

معنی(example):

او به‌طور اتفاقی قهوه روی فرش ریخت.

مثال:

He accidentally spilled coffee on the carpet.

معنی فارسی کلمه spill-

: معنی spill- به فارسی

عمل ریختن مایع به صورت ناخواسته به یک طرف یا بر روی چیزی را 'ریختن' می‌گویند.