معنی فارسی spin-stabilized
B2پایدار در چرخش، سیستمی که با چرخش خود در جهتیابی و ثبات کمک میکند.
Referring to a system that maintains stability through the use of rotation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهواره به گونهای طراحی شده بود که پایدار در چرخش باشد و جهت ثابت را تضمین کند.
مثال:
The satellite was designed to be spin-stabilized, ensuring a steady orientation.
معنی(example):
سیستمهای پایدار در چرخش اغلب در کاربردهای فضایی برای ثبات استفاده میشوند.
مثال:
Spin-stabilized systems are often used in aerospace applications for stability.
معنی فارسی کلمه spin-stabilized
:
پایدار در چرخش، سیستمی که با چرخش خود در جهتیابی و ثبات کمک میکند.