معنی فارسی spinages
B1اسفناجها، انواع مختلف گیاه اسفناج که در نقاط مختلف رشد میکنند.
The plural of spinage, referring to various kinds of the spinach plant.
- NOUN
example
معنی(example):
انواع مختلف اسفناجها میتوانند طعمی متفاوت داشته باشند.
مثال:
Different varieties of spinages can have distinct flavors.
معنی(example):
سوپرمارکت برخی از انواع تازه اسفناجها را میفروشد.
مثال:
The grocery store sells various fresh spinages.
معنی فارسی کلمه spinages
:
اسفناجها، انواع مختلف گیاه اسفناج که در نقاط مختلف رشد میکنند.