معنی فارسی spindle bush

B1

یک قطعه مکانیکی که معمولاً برای حمایت و حرکت دورانی در ماشین‌آلات استفاده می‌شود.

A mechanical component used to provide support and rotational motion in machinery.

example
معنی(example):

یک بلبرینگ معمولاً در ماشین‌آلات برای پشتیبانی استفاده می‌شود.

مثال:

A spindle bush is often used in machinery for support.

معنی(example):

او بلبرینگ خراب را در ماشینش تعویض کرد.

مثال:

He replaced the broken spindle bush in his car.

معنی فارسی کلمه spindle bush

: معنی spindle bush به فارسی

یک قطعه مکانیکی که معمولاً برای حمایت و حرکت دورانی در ماشین‌آلات استفاده می‌شود.