معنی فارسی spindliness
B1لاغری، وضعیتی است که فرد یا چیزی به شدت باریک و ظریف به نظر میرسد.
The quality of being very thin and fragile.
- NOUN
example
معنی(example):
لاغری او او را ظریف نشان میداد.
مثال:
Her spindliness made her appear delicate.
معنی(example):
لاغری شاخهها آنها را نسبت به شکستگی آسیبپذیر کرده بود.
مثال:
The spindliness of the branches made them vulnerable to breaking.
معنی فارسی کلمه spindliness
:
لاغری، وضعیتی است که فرد یا چیزی به شدت باریک و ظریف به نظر میرسد.