معنی فارسی spinelike

B1

شباهت به یا ویژگی‌های اسپینل.

Resembling spinel in appearance or characteristics.

example
معنی(example):

این ماده معدنی در شکل بلوری خود ظاهری مشابه با اسپینل دارد.

مثال:

The mineral has a spinelike appearance in its crystal form.

معنی(example):

کیفیت اسپینل آن را برای جواهرسازی با ارزش می‌کند.

مثال:

Its spinelike quality makes it valuable for jewelry.

معنی فارسی کلمه spinelike

: معنی spinelike به فارسی

شباهت به یا ویژگی‌های اسپینل.