معنی فارسی spinning mule

B2

نوعی دستگاه ریسندگی که همزمان به تولید چندین رشته می‌پردازد و برای تولید نخ در صنعت بافت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A machine used for spinning that combines features of the spinning jenny and the water frame to produce yarn in an efficient manner.

noun
معنی(noun):

A machine that spins thread from fibres.

example
معنی(example):

ماشین ریسنده الیاف پنبه در قرن هجدهم صنعت پنبه را متحول کرد.

مثال:

The spinning mule revolutionized the cotton industry in the 18th century.

معنی(example):

بسیاری از کارخانه‌ها از ماشین‌های ریسنده الیاف برای تولید نخ به‌طور کارآمد استفاده کردند.

مثال:

Many factories used spinning mules to produce yarn efficiently.

معنی فارسی کلمه spinning mule

: معنی spinning mule به فارسی

نوعی دستگاه ریسندگی که همزمان به تولید چندین رشته می‌پردازد و برای تولید نخ در صنعت بافت مورد استفاده قرار می‌گیرد.