معنی فارسی spinose

B2

خاردار، به معنی داشتن ویژگی‌های خاردار یا تیز.

Having spines or thorn-like structures.

adjective
معنی(adjective):

Having spines

example
معنی(example):

این گیاه برگ‌های خارداری دارد که می‌تواند بسیار تیز باشد.

مثال:

The plant has spinose leaves that can be quite sharp.

معنی(example):

ساختمان‌های خاردار معمولاً به عنوان یک مکانیزم دفاعی در کاکتوس‌ها عمل می‌کنند.

مثال:

Spinose structures often serve as a defense mechanism in cacti.

معنی فارسی کلمه spinose

: معنی spinose به فارسی

خاردار، به معنی داشتن ویژگی‌های خاردار یا تیز.