معنی فارسی spinousness
B1خصوصیت یا کیفیت داشتن زوائد یا خارهای مانند در ساختارهای آناتومیکی.
The quality or characteristic of having spiny or bony projections in anatomical structures.
- OTHER
example
معنی(example):
اسپاینوسنس استخوان به وضوح قابل توجه بود.
مثال:
The spinousness of the bone structure was notable.
معنی(example):
افزایش اسپاینوسنس میتواند نشاندهنده مسائل احتمالی سلامتی باشد.
مثال:
Increased spinousness can indicate potential health issues.
معنی فارسی کلمه spinousness
:
خصوصیت یا کیفیت داشتن زوائد یا خارهای مانند در ساختارهای آناتومیکی.