معنی فارسی spinstership
B1اسپینترشیپ به وضعیت یا ویژگیهای مربوط به زنان مجرد اشاره میکند که بر آزادی و خودکفایی تأکید دارد.
The state or condition of being a spinster, often with an emphasis on autonomy.
- NOUN
example
معنی(example):
اسپینترشپی او با استقلال و خودکفایی مشخص میشد.
مثال:
Her spinstership was marked by independence and self-sufficiency.
معنی(example):
مفهوم اسپینترشیپ در جامعه مدرن تغییر کرده است.
مثال:
The notion of spinstership has evolved in modern society.
معنی فارسی کلمه spinstership
:
اسپینترشیپ به وضعیت یا ویژگیهای مربوط به زنان مجرد اشاره میکند که بر آزادی و خودکفایی تأکید دارد.