معنی فارسی spirantization

B1

فرایندی که به ایجاد الگوهای حلزونی در یک پروژه اشاره دارد.

The process of introducing spiraling or swirling features.

example
معنی(example):

اسپیرانتیزیشن پروژه شامل ایجاد عناصر چرخشی بود.

مثال:

The spirantization of the project involved creating swirling elements.

معنی(example):

او پیشنهادی برای اسپیرانتیزیشن هنر برای عمق بیشتر داد.

مثال:

She proposed a spirantization of the artwork for added depth.

معنی فارسی کلمه spirantization

: معنی spirantization به فارسی

فرایندی که به ایجاد الگوهای حلزونی در یک پروژه اشاره دارد.