معنی فارسی spireless
B1بدون نوک یا دَم، بهویژه در مورد ساختمانها و سازهها بهکار میرود.
Lacking a spire; often used to describe buildings that do not have a pointed structure on top.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختمان بدون نَکَته بود و هیچ دَمی یا بالای نوکدار نداشت.
مثال:
The building was spireless, lacking any tower or pointed top.
معنی(example):
یک افق بدون دَمی ممکن است کمتر با شکوه باشد اما نمای منحصر به فردی ارائه میدهد.
مثال:
A spireless skyline might seem less majestic but offers a unique view.
معنی فارسی کلمه spireless
:
بدون نوک یا دَم، بهویژه در مورد ساختمانها و سازهها بهکار میرود.