معنی فارسی spirituel

B1

صفتی که به ویژگی‌های روحانی و مرتبط با روح اطلاق می‌شود.

An adjective relating to spiritual qualities or characteristics of the spirit.

example
معنی(example):

طبیعت روحانی او او را به یک رهبر بزرگ تبدیل کرد.

مثال:

His spirituel nature made him a great leader.

معنی(example):

آن‌ها پیوند روحانی خود را از طریق یک تجربه مشترک جشن گرفتند.

مثال:

They celebrated their spirituel bond through a shared experience.

معنی فارسی کلمه spirituel

: معنی spirituel به فارسی

صفتی که به ویژگی‌های روحانی و مرتبط با روح اطلاق می‌شود.