معنی فارسی spirituously
B1در اشاره به نوعی از بیان که با روح و انرژی بالا انجام میشود.
In a manner that is spirited or lively.
- ADVERB
example
معنی(example):
او طی ارائهاش به طور روحی درباره باورهایش صحبت میکرد.
مثال:
She spoke spirituously about her beliefs during the presentation.
معنی(example):
هنرمند ایدههای خود را به طور روحی از طریق نقاشیهایش بیان کرد.
مثال:
The artist expressed her ideas spirituously through her paintings.
معنی فارسی کلمه spirituously
:
در اشاره به نوعی از بیان که با روح و انرژی بالا انجام میشود.