معنی فارسی spirochetes

B2

گروهی از باکتری‌های مارپیچی که برای ایجاد برخی بیماری‌ها مسئول هستند.

A collective term for a group of helical bacteria involved in various diseases.

noun
معنی(noun):

Any of several coiled bacteria of the order Spirochaetales, most of which are pathogenic to both humans and animals.

example
معنی(example):

اسپیروکته‌ها به خاطر حرکت منحصر به فرد خود در مایعات معروف هستند.

مثال:

Spirochetes are known for their unique movement in fluids.

معنی(example):

محققان در حال بررسی نقش اسپیروکته‌ها در سلامت انسان هستند.

مثال:

Researchers are investigating the role of spirochetes in human health.

معنی فارسی کلمه spirochetes

: معنی spirochetes به فارسی

گروهی از باکتری‌های مارپیچی که برای ایجاد برخی بیماری‌ها مسئول هستند.