معنی فارسی spirochetotic

B1

اسپیرشتیکوتیک به شرایط یا بیماری‌هایی اطلاق می‌شود که به واسطه اسپیرچت‌ها ایجاد شوند.

Pertaining to or affected by spirochetosis.

example
معنی(example):

شرایط اسپیرشتیکوتیک می‌تواند به مشکلات بهداشتی مختلفی منجر شود.

مثال:

The spirochetotic condition can lead to various health problems.

معنی(example):

او علائم اسپیرشتیکوتیکی را نشان داد که پزشک او را نگران کرد.

مثال:

She showed spirochetotic symptoms that worried her physician.

معنی فارسی کلمه spirochetotic

: معنی spirochetotic به فارسی

اسپیرشتیکوتیک به شرایط یا بیماری‌هایی اطلاق می‌شود که به واسطه اسپیرچت‌ها ایجاد شوند.