معنی فارسی spirtle

B1

اسپیرتل، ابزاری است که برای هم زدن مایعات به کار می‌رود و معمولاً از چوب یا مواد مقاوم ساخته می‌شود.

A utensil used for stirring liquids or mixtures, commonly made of wood.

example
معنی(example):

او از یک اسپیرتل برای هم زدن قابلمه استفاده کرد.

مثال:

He used a spirtle to stir the pot.

معنی(example):

اسپیرتل از چوب ساخته شده و بسیار محکم بود.

مثال:

The spirtle was made of wood and very sturdy.

معنی فارسی کلمه spirtle

: معنی spirtle به فارسی

اسپیرتل، ابزاری است که برای هم زدن مایعات به کار می‌رود و معمولاً از چوب یا مواد مقاوم ساخته می‌شود.