معنی فارسی spittake

B1

نوعی واکنش کمدی که در آن شخص به طور ناگهانی آب دهانش را از دهانش بیرون می‌ریزد.

A defined type of spit take, particularly in comedic contexts.

example
معنی(example):

عملکرد آب پاشیدنش آنقدر اغراق‌آمیز بود که تماشاگران به خنده افتادند.

مثال:

The character’s spittake was so exaggerated that the audience burst into laughter.

معنی(example):

در بسیاری از کارتون‌ها، از آب پاشیدگی برای تقویت زمان‌بندی کمدی استفاده می‌شود.

مثال:

In many cartoons, spittakes are used to enhance the comedic timing.

معنی فارسی کلمه spittake

: معنی spittake به فارسی

نوعی واکنش کمدی که در آن شخص به طور ناگهانی آب دهانش را از دهانش بیرون می‌ریزد.