معنی فارسی spivviest
B1اسپیوترین، صفتی برای توصیف فردی که بیشترین میزان فریبندگی یا غیرقابل اعتماد بودن را دارد.
The most deceitful or shifty person among a group.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, related to, or resembling a spiv; flashy but often also seedy.
example
معنی(example):
از بین تمام فروشندگان، او اسپیوترین بود.
مثال:
Of all the sellers, he was the spivviest one.
معنی(example):
اسپیوترین شخصیت‌ها در فیلم به صورت کمدی به تصویر کشیده شدند.
مثال:
The spivviest characters in the film were portrayed comically.
معنی فارسی کلمه spivviest
:
اسپیوترین، صفتی برای توصیف فردی که بیشترین میزان فریبندگی یا غیرقابل اعتماد بودن را دارد.
